عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم از دیدن وبلاگ من لذت برده باشید و ما را از نظرات خوبتون بهرمند کنید

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دنیای تاریکم و آدرس zamane.love.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 61
بازدید کل : 5389
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1



آمار مطالب

:: کل مطالب : 11
:: کل نظرات : 6

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 5
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 14
:: بازدید ماه : 61
:: بازدید سال : 637
:: بازدید کلی : 5389

RSS

Powered By
loxblog.Com

مطالب های خواندنی

شعر غمگین عاشقانه
پنج شنبه 29 خرداد 1393 ساعت 10:49 | بازدید : 576 | نوشته ‌شده به دست afsoon | ( نظرات )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کارت پستال درخواستی طراحان

من و تو  ای خوب من،دلبرو دلدار شديم

 


عاشق عشق،همون يار وفادار شديم


دل من تا به ابد در ره توست


ما برای عشق هم مجنون و بيمار شديم


من شدم فرهاد و تو  شيرين عاشق


برای به هم رسيدن هردو فداکار شديم


شايد اين عشق ما يه رويای زود گذره


توی عشق نخوابيديم بلکه ما بيدار شديم


از غم عشق نميشه اينطوري حرف بزنيم


ما برای عشق هم،هردومون بيدار شديم


يعنی راسته که ميگن عاشقا کورن؟


ما که تا به هم رسيديم هردو هوشيار شديم


عشق ما مثل يه گل باز شده


حالا ما از اون روزا مثل يه گلزار شديم


اين همه محبت رو نميشه آسون بخري


تا شديم عشق هم ما جزو اسرار شديم ...

 

 

 

همه چی روبه راهه  

همه چی روبه راهه

 

همه چی روبه راهه مثل روز سابق

تو هم دیگه منو نمی بینی توی خوابت

خودم میدونم که حرفی واسه گفتن نداری

کی فکرشو میکرد این همه حرف پشتم دراری

هرکی بهم میرسه میگیره سراغ تو ازم

منم مجبورم که جواب سوالشو ندم

آخه چی بگم؟ بگم ازش بی خبرم

از اون که همش از معرفتش دم میزدم

همون کسی که واسه من تنها بهونه بود

واسم تنها دلیل گریه شبونه بود

همش پیشم بود همه اونو با من دیدنش

اون که قسم میخورد فقط با من میپره

واسه خندهاش گریه هارو به جون خریدم

حتی میمردم یه بار غمو به روش نبینم

حالا من اینجام اون کجاس دور از من

رفتو یه بی آبرویی گذاشت رو دستم

انگار با یکی بهتر از من تو هم آغوشی

همه چیزو سپردی به دست فراموشی

دیگه جدیدا چهره منم غریبه واسه تو

لااقل وقتی که تنهایی سری بزن به خاطرات

تو میگفتی که دلت بی من میمیره انگار

با اشکات میریخت رو گونه ت ریمل چشات

گفتی اگه نباشیم عشقت وجود داره

حالا چطور باور کنم همش دروغ بوده

حالا تو که نیستی زندگیمو داغون میبینم

فقط با دارو خود زنی آروم میگیرم

خورد میشدم تا بشینه خنده رو لبت

اون وقت من با چشای خیس بشینم محو صورتت

بیا همه قضاوتا رو به خدا بسپاریم

بهم گفتن با کس دیگه خوش و بش داری

ما هم گوشمونو رو این حرفا راحت بستیم

فقط ساده دروغای تو رو باور کردیم

با ظاهر فریبنده ی خوب تو مردیم

اینقدر ساده بودیم که آخرش چوبشو خوردیم

اگه کنارمم نبودی باز به یاد تو بودم 

حتی وقتایی که بهتر از ما کنار تو بودن

عیبی نداره ما که بخیل نیستیم

ولی یه روز میاد که بدجوری زمین گیر شی

با همه ی حرفات نمیدونم ازت چی دارم

هنوز عاشقتم یا واقعا ازت بیزارم

تو با کلمه ی معرفت خیلی غریبی

مال همونا باش ما که ازت خیری ندیدیم

ای خدا خودت نگاه کن دوباره دلم گرفته

رفته از کنارم اما هنوز از دلم نرفته

بی خودی قسم میخورد که همیشه باهام میمونه

من شدم چشم انتظارو یه دیوونه کنج خونه

 

 
 

برو از رفتنت نميترسم


مرا نترسان

 

مدت هاست كه رفته اي

 

ان روزها كه شبها به انتظارت

 

كنار بنجره به تاريكي شب

 

خيره ميشدم وتو دست در دست

 

ديگري بودي

 

ومن به انتظار دست هايت

 

تاصبح ستاره ها را ميشمردم

 

وتو خندان از سادگيه من...

 

برو فقط برو ..ديگر

 

به انتظارت نمينشينم

 

نوشته شده توسط : amin12 | پنجشنبه بیست و دوم تیر 1391 | 19:24 | + | موضوع: شعرهای عاشقانه غمگین | آرشيو پيام ها

 

 

 

آنگاه که غرور کسی را له می کنی،

 

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،

 

آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
می خواهم بدانم،
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟

 



:: برچسب‌ها: شعر غمگین عاشقانه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...

تعداد صفحات : 2
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد